♥☻ مخاطب خاص ☻♥
من قصه تو را تا ابد اینگونه آغاز میکنم :
یکی بود
هنوزم هست
خدایا همیشه باشد..
غارها
دهان دره ی تنهایی کوه هایند
نمی دانم چرا
در خاطرات من
دهان گشوده اند ؟
می دانی..؟
آدم های ساده..
ساده هم عاشق می شوند..
ساده صبوری می کنند..
ساده عشق می وَرزَند..
ساده می مانند..
اما سَخت دِل می کنند..
آن وقت که دل می کنند..
جان می دَهند..